زندگینامه فخرالذاکرین آقای حاج محمد بکائی خلجان.

زندگینامه فخرالذاکرین آقای حاج محمد_بکائی خلجان

 درسال1311هجری شمسی در شهرک خلجان از حومه تبریز در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود.پدر ایشان به نام محمدآقا که یکی از روضه خوانان برجسته آن روزها بود و ایشان خیلی به اهل بیت ارادت داشته و همین امرباعث شد تا حاج آقا بکائی هم از همان دوران کودکی درمجالس نزد پدر شرکت داشتند.نحصیلات خود را تا ششم ابتدائی قدیم مشهدی ابراهیم فروغ بخش که یکی از مفاخر آن زمان بود به پایان رسانیده ودرس و مقدمات وصرف را نزدآقای میر یحیی هاشمی گذرانید.در عین حال شغل نجاری را نزد پدرش فراگرفت و با این حرفه امرار و معاش می کرد.

از8سالگی مداحی را شروع کرد و در ابتدا با صدای پر و بی نطیر خود مشهور شد و با حضور در مجالس بزرکان نظیر حسینی(سعدی زمان),آقای ذهنی زاده ,حاج حسین جهازچی و ناجیان و حاج کاظم جاوید, استاد عابد, نظمی , نجمی ,و آقای پدیده و سایر مداحان سرشناس به تجربه های خود افزود و با توجه به رهنمود های آقای قیطانچی شاگرد آقای اقبال آذر نیز به دستگاه های موسیقی ایرانی تسلط یافت و حدود سه سال در هیئت جوانان اسکو و سه سال در هیئت جامع شهرستان ملکان و هم چنین در هیئت های شهرهایی چون :

شیراز،تهران ، قزوین ، مشهد  مداحی کرد.

وحدود 34سال بخاطر کوچ به علت شرایط کاری(نجاری) در هیئت عرب محله نوبر تبریز و هم چنین هیئت موسی بن جعفر تبریز خدمت کرد و در کلیه هیئات حسینی تبریز با شور و اشتیاق خاص حاضر شد.

17سال بود که با تاسیس هیئت موکب عزاداران حسین مظلوم(ع)خلجان سرپرستی این هیئت را بر عهده گرفته و مداحی خودرا در این هیئت نیز ادامه میدادند و خادمی خود را در درگاه سیدالشهدا به اثبات رسانید به طوری که از دستگاه های حسینی و هم چنین هیئت هایی که نام برده شد حتی یک ریال هم هم برای خود نگرفت و واقعا بی ریا و بااخلاص بود و مداحی را هیچ وقت شغل نمیدانست بلکه عشق می دانست.

افرادی که اواخر عمر حاج آقا بکائی به هیئت موکب عزاداران حسین مظلوم(ع)خلجان می آمدند آنها می دانند که این پیر غلام و ذاکر ابا عبدالله در این مدت بیمار بودند و با بیماری که داشتند هر هفته در هیئت حضور پیدا می کردند مگر اینکه بیماریشان شدت می یافت و نمی توانستند عرض ارادت به ساحت مقدس امام زمان(ارواحنا فدا)کنند.

روحشان شاد و یادشان گرامی..