"بوی بهشت میوزد از کربلای تو" مناجات با امام حسین (ع) از مرحوم سید محمدعلی ریاضی یزدی
مناجات با حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
"مرحوم سید محمد علی ریاضی یزدی"
بوی بهشت میوزد از کربلای تو
ای کشته باد! جان دو عالم فدای تو
دیوانهوار، آمدهام تا به قتلگاه
وقتی به استغاثه شنیدم، صدای تو
نقدینهای که داشتم از اشک و خون دل
تقدیم کرد دیده به گنبدنمای تو
در حیرتم چه شد؟ که نشد آسمان، خراب
وقتی شنید ناله «وا غربتا»ی تو
برخیز و باز بر سر نی، آیهای بخوان
ای من فدای آن سرِ از تن، جدای تو!
خورشید و ماه و جنّ و مَلَک، خون گریستند
وقتی میان لجّۀ خون بود، جای تو
اندر منا، ذبیح یکی بود و زنده رفت
ای صد ذبیح، کشته شده در منای تو!
رفتی به پاس حُرمت کعبه به کربلا
شد کعبۀ حقیقی دل، کربلای تو
اجر هزار عمره و حج در طواف توست
ای مروه و صفا به فدای صفای تو!
تا با نماز خوف تو گردد، قبول حق
شد سجدهگاه اهل یقین، خاک پای تو
با گفتن «رِضاً بِقَضائک» به قتلگاه
شد متّحد رضای خدا، با رضای تو
تو هر چه داشتی، به خدا دادی، ای حسین!
فردا، خداست ـ جلّ جلاله ـ جزای تو
خون خداست، خون تو و جز خدایْ نیست
ای کشتۀ خدا! به خدا! خونبهای تو
ما را خشوع بندگی آموز، چون خداست
در مجلس عزای تو، صاحب عزای تو
سائل چو دید کفّ کریم تو، گریه کرد
ای کائنات، بندۀ خوان عطای تو!
ما را هم، ای حسین! گدایی حساب کن
آخر کجا رود به جز این در، گدای تو؟
آن جا که حدّ ممکن و واجب بُوَد، تویی
ای منتهای اوج بشر، ابتدای تو!
دست دعا برآر «ریاضی»! که شد قبول
در بارگاه قدس حسینی، دعای تو
مرحوم ریاضی یزدی
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.